ژوئن 2020 6
از نکته های “کیا شاهو بردن، خمینی رو آوردن و اینارو نگه میدارن وچرا؟” «درس بگیریم!»- درس 3- ریشۀ های تاریخی قیمومیت آمریکا
درس 3- ریشۀ های تاریخی قیمومیت آمریکا
دیزاین آغازین آمریکا در ایران به کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بر میگردد. در آن زمان آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) با همکاری سازمان جاسوسی اسآیاس بریتانیا و پشتیبانی ملایان به رهبری کاشانی، حتی با توزیع دلار در خیابانهای تهران، تظاهرات خیابانی ترتیب دادند و بدینوسیله برای سرلشکر زاهدی فرصت ایجاد کردند تا دولت قانونی دکتر محمد مصدق را از اریکۀ قدرت قانونی پائین بکشد. (بیشتر…)
از نکته های “کیا شاهو بردن، خمینی رو آوردن و اینارو نگه میدارن وچرا؟” «درس بگیریم!»- درس 2: تکلیف قیمومیت تحمیلی به ایران در پی تغییر رژیمها
درس 2- تکلیف قیمومیت تحمیلی به ایران در پی تغییر رژیمها
اما “معما چو حل گشت آسان شود”. حالا که تا اینجایش برملا شده، در مورد اتفاقات گذشته خیلی حرفها میتوان گفت و نوشت. اما در رابطه با آینده، اولین سؤال مهم این است که با تعویض رژیمها در این قیمومیت تحمیلی به کشور ما چه تغییراتی رخ داد؟
-*آیا آمریکا با دادن قدرت شاه به خمینی و رژیم اسلامیاش راهش را کشید و رفت؟ (بیشتر…)
از نکته های “کیا شاهو بردن، خمینی رو آوردن و اینارو نگه میدارن وچرا؟” «درس بگیریم!»-درس 1: وابستگی تا حد قیمومیت و تسلیم ملیّ!
درس 1: وابستگی تا حد قیمومیت و تسلیم ملیّ
دیدیم که تعویض رژیمها در ایران محصول «استراتژی جدید اسلام نواستعماری نفت و اسلحۀ امریکا» در خاورمیانه است. آمریکا به طور فعال برنامه ریخت، «به آسانی!» نظام کشوری به این بزرگی و ثروت و قدرت را فروریخت و به جایش رژیم اسلامی اش را بنا کرد.
-* اما آمریکا این توان استثنائی در ایران را از کجا به دست آورده بود؟
یک–* آمریکا نفوذ بسیار عمیقی در نهادهای اساسی کشور داشت و در عمل، نهادهای *امنیتی، *ارتش، *نفت، *دربار، *روحانیت شیعه و حتی *افکار عمومی مردم را تا به حدی کنترل میکرد که در عرف سیاسی فقط با عنوان وابستگی عمیق و حتی “قیمومیت” قابل تعریف است. (بیشتر…)
نکته 18- سؤال: کیا شاهو بردن، خمینی رو آوردن و اینارو نگه میدارن وچرا؟ برداشت از کتابهای “جامعه شناسی نجات ایران” و “استراتژی استعمار نو”
«««««نکته پایانی»»»»»»»
نکته هیجده) *بند پنج*- رژیم شاه از درک و فهم جنبش اعتراضی «محرومان در حاشیه ماندۀ اجتماعی» عاجز بود، ولی اینان این محرومان را به ابزار وظیفه خواری شان تبدیل کرده اند.
از زاویۀ دید طبقاتی، مدتهاست که “در حاشیه ماندگان اجتماعی” مؤثرترین طبقۀ اجتماعی در کشورهای حاشیه ای اند و نقش های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آنان سرنوشت کشورهای منطقه را تعیین میکنند. امروزه جنبش های «محرومان در حاشیه مانده» با نمود سیاسی- دینی «اسلامگرائی خونریز» و «ضدیت با نظام و تمدن شهری»، سرنوشت کشورها و جوامع مسلمان نشین را با ترور انتحاری، جنایت، خونریزی و آشوب عجین ساخته اند. رژیم شاه اما، (بیشتر…)
نکته 17- سؤال: کیا شاهو بردن، خمینی رو آوردن و اینارو نگه میدارن وچرا؟ برداشت از کتابهای “جامعه شناسی نجات ایران” و “استراتژی استعمار نو”
نکته هفده -*بند چهار*- رژیم شاه قادر به سرکوب تمام عیار انرژی اعتراضی “طبقات متوسط شهرنشین” کشور نبود، ولی اینان قادر اند.
شاه قادر نبود نارضایتی عمومی ناشی از نابرابری توزیع در آمد نفت و همچنین اختلاف شدید و رو به رشد طبقاتی در ایران را از راه سرکوب یا بازی های توخالی با تاریخ 2500 سالۀ شاهنشاهی به کنترل در آورد. افزایش نسل تحصیلکرده و رشد طبقۀ متوسط شهرنشین، به موازات افزایش بهای نفت، سطح انتظارات عمومی از رفاه و دموکراسی را بالا میبرد و عدم پاسخ به این انتظارات رو به رشد، بر رشد نارضایتی عمومی دامن میزد. در این شرائط، تقلیل انرژی اصلاحات، شیوع پارتی بازی، ثروت اندوزی و ارتشاء، و بالاخره گذر بی نتیجه به تک حزبی، تضاد بین دربار و مردم شهرنشین را عمیق تر ساختند. اینهمه «طبقۀ متوسط شهرنشین» را که خود عمدتا از اصلاحات “انقلاب سفید” برخاسته بود، به عرصۀ مبارزات سیاسی- مذهبی کشانید. (بیشتر…)