درس 2- تکلیف قیمومیت تحمیلی به ایران در پی تغییر رژیمها
اما “معما چو حل گشت آسان شود”. حالا که تا اینجایش برملا شده، در مورد اتفاقات گذشته خیلی حرفها میتوان گفت و نوشت. اما در رابطه با آینده، اولین سؤال مهم این است که با تعویض رژیمها در این قیمومیت تحمیلی به کشور ما چه تغییراتی رخ داد؟
-*آیا آمریکا با دادن قدرت شاه به خمینی و رژیم اسلامیاش راهش را کشید و رفت؟
-*آیا آمریکا با تسخیر سفارتش به دست تعدادی حزب اللهی! از کنترل نهادهای اساسی و قیمومیت کشور به این عظمت چشم پوشید و گذاشت تا اینان به طور مستقل نهادهای نظامی، اقتصادی و سیاسی شان را بسازند و اداره بکنند؟ آیا اینگونه ادعاها عقلانی و منطق اند؟
میدانیم که از نظر تاریخی،
-* نه کشوری امتیازات و قیمومیتش در یک کشور دیگر را به رژیمی، آنهم رژیم دست نشانده اش، پیش کش کرده و میکند و،
-* نه رهبران و رژیمهای وابسته، جرأت ردّ امتیازات ویژۀ اربابان شان را دارند یا قادر به مبارزۀ استقلال طلبانه، آنهم علیه قدرتهائی که آنان را بر سر کار آورده اند، هستند.
در ضمن، حق کنترل و قیمومیت بر کشورها، همانند حق مالکیت دارای بها و ارزش است. هیچ کشوری این حقوقش را نه مفتی و مجانی به دست می آورد و نه مفتی و مجانی از دست داده و واگذار میکند.
در نتیجه، از هر سو که بنگریم، هیچ دلیل و منطقی وجود ندارد که آمریکا این رژیم اسلامی را مثلاً برای تقلیل! نفوذ و قدرت خود در ایران بر سر کار آورده، یا داوطلبانه! حق و حقوقش را به مأمورانش پیشکش کرده، یا اجباراً به امضاء قرارداد تسلیم حقوق خود تن داده باشد.
برعکس! آمریکا به عنوان عامل و برندۀ اصلی این تغییر و تبدیل رژیمها و رهبران لزوماً همان کاری را کرده که از نظر تاریخی هر نیروی خارجی غالب و برنده انجام داده و میدهد. بدین معنی:
-* هم کنترل خود بر نهادهای اساسی ایران را صد چندان کرده،
-* هم نفوذ و کنترلش را به نهادهای جدید تسری داده و،
-* هم برای چهار میخه کردن کنترل و قیمومیت اش، هیأت حاکمۀ برگزیده اش را دیزاین کرده و از همان آغاز، چهره های وفادارش را بر مناصب کلیدی جمهوری اسلامی گمارده است!
در نتیجه، بر خلاف جنگهای زرگری دو طرفه ای که برای سرپوش نهادن به استراتژی اسلامگرائی نواستعماری نفت و تسلیحات تدارک دیده شده، باید به طور منطقی پذیرفت که:
-* نه ادعاهای آمریکا از نظر تقلیل تسلط و قیمومیت اش در ایران اسلامی صحت دارد و،
-* نه دم خروس وظیفه خواریهای نواستعماری “نفت و اسلحۀ” جمهوری اسلامی، جائی برای پذیرفتن قسمهای دروغین استقلال طلبانۀ رژیمیان باقی میگذارد.
بدین معنی، ولو بس دردمندانه، ناگزیر باید اذعان کرد که:
-* در دورۀ رژیم دست نشاندۀ جمهوری اسلامی، تسلط و قیمومیت آمریکا در کشور ما صد چندان شده و دوام می آورد و،
-* رژیم اسلامی بر بلندای موجی میراند که با وزش باد حمایتگر آمریکا به راه افتاده است.
اما! **«««باد اگر بر نخیزد، موج محکوم به فناست»»»**