درس 3- ریشۀ های تاریخی قیمومیت آمریکا
دیزاین آغازین آمریکا در ایران به کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بر میگردد. در آن زمان آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) با همکاری سازمان جاسوسی اسآیاس بریتانیا و پشتیبانی ملایان به رهبری کاشانی، حتی با توزیع دلار در خیابانهای تهران، تظاهرات خیابانی ترتیب دادند و بدینوسیله برای سرلشکر زاهدی فرصت ایجاد کردند تا دولت قانونی دکتر محمد مصدق را از اریکۀ قدرت قانونی پائین بکشد.
« از آن پس، آمریکا برای محافظت ایران در برابر “نفوذ کمونیسم و شوروی” »،
1- توسعۀ اقتصادی و امنیتی ایران و 2- حمایت از شاه و رژیمش را در برنامه قرار داد و از طریق: *کمکهای اصل 4، *اصلاحات استراتژیکی اوائل دهۀ 1340، *کمکهای ویژۀ اقتصادی و نظامی در ادامۀ این دهه، و بالاخره افزایش بهای بین المللی نفت در دهۀ 1350، گام به گام، هم به توسعۀ اقتصادی و نظامی ایران و هم به افزایش قدرت شاه و دربار یاری رسانید.
این کمکهای چشمگیر! اما، همراه خود به تسلط خزنده و رو به رشد آمریکا در نهادهای اساسی کشور منجر شد و همانند غدۀ سرطانی در کل سیستم سیاسی، اقتصادی، امنیتی، مذهبی و اجتماعی ایران ریشه دوانید. این بود که در پایان این دوره،
-* ایران به سبب این سرمایه گذاریها، از کشوری نسبتاً فقیر و نیمه وابسته به کشوری نسبتاً ثروتمند ولی وابسته و حتی تحت انقیاد و قیمومیت آمریکا تبدیل شد!! این واقعیت تلخ وابستگی اما، قبل از آنکه در جریان تغییر رهبران و رژیمها افشا شود، نه برای ما ملت ایران، و نه شاید! حتی برای خود شاه شناخته شده بود. شاید وی نیز به وقتی که هایزر و سولیوان بدون رعایت همۀ نزاکت های سیاسی، حکم اخراجش از ایران را ابلاغ کردند، به این واقعیت تلخ پی برد.
« ** حالا این بار اتفاقی بسیار بزرگتر از مرداد ۱۳۳۲ به وقوع پیوسته است، ** »
-* چرا که این بار آمریکا، نه اینکه شاهی را به تختش، بلکه ملای حوزه نشینی را بر تخت سلطنت 2500 سالۀ ایران نشانیده است. سند مالکیت نفت را به طور یکجا به ملایانی که از زکات مردم امرار معاش میکردند، هدیه داده و پاسداران و کمیته چی های سابقه دار! را در جایگاه فرماندهان برآمده از دانشکده های فرماندهی نشانیده است. این است که اینان به خاطر این همه نعمتهای بادآورده!، باید خود را بیشتر از شاه و رژیمیانش بدهکار آمریکا بدانند، که میدانند!!
این البته یک بدشانسی تاریخی است که این بار آمریکا، نه توسعه و عمران ایران، بلکه بهره کشی تا پای نابودی کشور و گرسنگی دادن به مردم را لازم دارد و شرط میگذارد!
با این وجود، اینان میدانند که این نعمات به شرط فرمانبری و ادای وظیفۀ استراتژی نواستعماری به دستشان داده شده است. میدانند که این نعمات، مشروط به حفظ امتیازات و حراست از قیمومیت این ارباب بزرگ است. این است که اینان با تحمیل استثمار اقتصادی و استحمار دینی به توده های محروم ایران و منطقه، استراتژی نواستعماری “نفت و تسلیحات” آمریکا را به اجرا میگذارند و به نابودی بنیادهای این کشور و ملت دل نمی سوزانند!
**این همه چرائی صد چندان شدن قیمومیت ایران در دوره این رژیم را توضیح میدهد.**